این درحالی است که اخیرا رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری از نگارش فیلمنامه از کتابهای «وقتی مهتاب گم شد» و «گلستان یازدهم» خبر داد. به گزارش تسنیم، محمد حمزهزاده، رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری از تولید فیلم براساس آثار شاخص ادبیات دفاعمقدس خبر داد و گفت: از حدود 5 سال پیش سازمان سینمایی بخشی را به نام مرکز متن تأسیس کرده که به اقتباس از آثار ادبی تاریخ شفاهی انقلاب و دفاعمقدس میپردازد. وی ادامه داد: در حال حاضر 8 فیلمنامه آماده از آثار شاخص انتشارات سوره مهر در این بخش وجود دارد که در صورت تأمین سرمایه، تولید فیلم این آثار نیز شروع خواهد شد. رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری با بیان اینکه تولید فیلم از آثار شاخص ادبیات دفاعمقدس جدی است، افزود: بخشی از جلسات هفتگی و ماهانه مرکز متن سازمان سینمایی به بررسی کتابهایی که ظرفیت تولید فیلم سینمایی و اقتباس را دارند، اختصاص دارد. در حال حاضر 2 کتاب شاخصی که این روزها مطرح شده، «گلستان یازدهم» و «وقتی مهتاب گم شد» در دست بررسی است تا امکان تولید فیلمنامه از این آثار ارزیابی شود. به گفته حمزهزاده، «نورالدین پسر ایران»، «پایی که جاماند»، «مهمان صخرهها»، «دا» و «حرمان هور» از جمله آثاری است که تولید فیلمنامه آنها انجام شده است. تولید فیلم از این آثار نیازمند سرمایهگذاری سنگینی است و بعد از تأمین سرمایه، تولید این آثار آغاز خواهد شد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا فیلمنامه «گلستان یازدهم» آغاز شده است یا خیر، گفت: بله! در دست بررسی است. گروه فیلمنامه تلاش دارد فیلمنامه این اثر را تولید کند اما تا ساخته شدن فیلم کار دارد.
اقتباس از آثار ادبی انقلاب و دفاعمقدس موضوعی است که نویسندگان کشور عمدتا به آن توجه داشتهاند. این موضوع حتی موجب شده برخی نویسندگان به فیلمسازی هم سوق پیدا کنند. محمودزاده، نویسنده کتاب «محمد، مسیح کردستان» که آثار قابل توجهی در حوزه ادبیات دفاعمقدس دارد، در گفتوگویی با «وطن امروز» با نقل خاطرهای از تاثیر ادبیات دفاعمقدس در آثار سینمایی میگوید: من سعی میکردم تحقیقاتم بعد از جنگ را بسیار عمیق و جامع انجام دهم. همین تحقیقات خوراک خوبی برای فیلمسازان بود که بیایند و سوژههای نابی را در اختیارشان قرار دهم، به طور مثال «دیدهبان» حاتمیکیا برخاسته از همین تحقیقات بود. بسیاری به من میگفتند خودت چرا فیلم نمیسازی. یک کتاب مخاطبش در نهایت 10 هزار نفر هستند اما یک فیلم را چند ده میلیون نفر میبینند. از آن به بعد بود که من وارد فیلمنامهنویسی شدم و به صورت جدی دنبال فیلمسازی رفتم، طرحهای سینمایی من تصویب شد و بنا داشتم نخستین اثر سینمایی را درباره عملیات خیبر بسازم. یک روز آوینی به من گفت چرا میخواهی وارد فیلمسازی شوی؟ من هم دلایلم را برای او شرح دادم. ایشان یک استدلالی داشت و میگفت من به شما نمیگویم وارد این عرصه نشو چون خودم در کار فیلمسازی هستم، بلکه اگر شما نویسندگی را ادامه دهی، یقین داشته باش آثارت مبنای بسیاری از فیلمسازهای بزرگ خواهد شد. چون آنها در آینده بشدت دچار فقر سوژه خواهند شد که در آن صورت یا دست از سینمای دفاعمقدس میکشند یا به فیلمهای سطحی روی خواهند آورد. متوجه شدم آوینی استراتژی خیلی خوبی را تعریف کرده است، استدلالش را پذیرفتم و دیگر به دنبال فیلمسازی نرفتم. گلعلی بابایی نیز با اشاره به آثاری که قابلیت سینمایی شدن را دارند میگوید: در این رابطه تاکنون کتاب «در هالهای از غبار» را درباره حاج احمد متوسلیان نوشتهام. در کتاب «ماه همراه بچههاست» به شهید همت پرداخته شده و زندگی شهید قجهای در کتاب «پهلوان گود گرمدشت» خوانده میشود. آخرین کتابی که نوشتیم «سالار تیپ عمار» مربوط به زندگی شهید مهدی خندان است. زندگی او، جنگ و شهادتش و با آن رجزخوانی که شهید شد، هیچ چیزی برای ساخت یک فیلم سینمایی مهیج کم ندارد و واقعا یک سوژه سینمایی است.
بابایی درباره ساخت فیلمی درباره شهید قجهای توسط ابراهیم حاتمیکیا گفت: آقای حاتمیکیا خیلی جدی پای کار آمد و علاقهمند بود در این رابطه کار کند اما ساخت آن همزمان شد با ساخت فیلم «بادیگارد»؛ البته آقای حاتمیکیا میگوید همیشه در ذهنم است این کار را انجام دهم و آرزو دارم فیلمی درباره زندگی شهید قجهای بسازم.
موضوع ساخت فیلمهای سینمایی با استفاده از ادبیات دفاعمقدس، همواره در دیدارهای مختلف با هنرمندان و اهالی ایثار و جهاد از سوی رهبر انقلاب مطرح میشود. ایشان در دیدار معروف سال 85 با کارگردانان مختلف در این باره میگویند: آقای حاتمیکیا میگویند، من نمیدانم راجع به جنگ چه بگویم. خیلی حرف دارید برای گفتن؛ شما سینماگران جنگ، پشت صحنه جنگ را چقدر تصویر کردید؟ چه شد که این جنگ شروع شد؟ کدام فیلم سیاسیِ بینالمللیِ پلیسی میتواند شیرینتر از این در بیاید که شما تصویر کنید - اسناد هم الان وجود دارد - چطور شد که صدام حسین به خودش جرأت داد و این گستاخی را کرد که به قصد تسلط بر ایران، به ایران حمله کند؟ نه اینکه همه ایران را بگیرد، بدون شک، قصد او این بود که خوزستان و یکی، دو استان دور و بر را بگیرد و به عنوان یک همسایه مقتدر بر حکومت مرکزی ایران - هر که باشد آن حکومت؛ یا جمهوری اسلامی یا هر کس دیگر - مسلط بشود، که میشد؛ یعنی اگر این دفاع جانانه نبود و اگر آن تسلط بر خوزستان انجام میگرفت، مگر ممکن بود یک حکومت مرکزی اینجا سر کار باشد و به آن کسی که بخشی از کشور را قدرتمندانه تصرف کرده، باج ندهد؟! خوب، چه شد که این را وادار کردند این حمله را انجام بدهد و او حمله کرد؟ و چگونه به او کمک کردند؟ و کدام کارخانجات به او سلاح شیمیایی فروختند؟ آنهایی که آن سنگرهای هشتضلعی و پنجضلعی را درست کردند، چه کسانی بودند؟ کدام کشورها آن هواپیماها را به او دادند؟ آن مأموران عالیرتبه سیاسی، امنیتی و نظامی که از کشورهای مختلف - از جمله آمریکا - به بغداد آمدند و با او و مردان او ملاقات کردند، چه کسانی بودند؟ شما به اینها نپرداختید. اصلاً شخصیت صدام کیست؟ اینها برای قصهنویسی جا دارد. ایشان در دیدار با عوامل فیلم شیار 143 نیز به این مهم اشاره میکنند و میگویند: بنده هم مثل شما آقایان معتقدم که از ظرفیت دفاعمقدس در سینمای کشور ما استفاده نشده؛ خود سینمای ما انصافاً یک ظرفیت بالایی دارد، یعنی کسانی که اهل این فنند و بلدند و مطلعند و واردند و قضاوتشان میتواند مرجع فهم انسان قرار بگیرد، معتقدند که سینمای ایران از لحاظ ظرفیت کارگردانی و گریم و بازیگری و مانند اینها، جزو سینماهای برجسته دنیا است؛ و این درست است. این ظرفیت عظیم بایستی با ظرفیت بسیار عظیم دفاعمقدس التقا پیدا کند؛ این اتفاق هنوز درست نیفتاده... عدهای - که من نمیدانم چه جور میشود انگیزههای اینها را آدم تحلیل کند - با ورود سینما به مسائل مربوط به دفاع مقدس، علناً مخالفت میکنند! من نمیدانم چه فکر میکنند؛ به اسم اینکه جنگ است، به اسم اینکه خشونت است! صد سال از شروع جنگ جهانی میگذرد - امسال صدمین سال است - هنوز در آمریکا و در خیلی جاهای دیگر دارند فیلم میسازند [آن هم] در چه گستره وسیعی! حتی آنطور که به من گزارش کردند، دانشآموزها و بچههای دبیرستانی را وارد این میدان فیلمسازی میکنند و از آنها میخواهند و به آنها امکانات میدهند برای اینکه بسازند؛ [چون] معتقدند که این میتواند نسل جدید را با انگیزههای سالم دولتمردانشان آشنا کند.
منبع: وطن امروز